ﺑـــﻐـــــﺾ ﯾﻌﻨے ﯾکے ﺑﭙـــــــﺮﺳـــﻪ. . .
دردت چیه؟
بگی نمیدونم
ﺷﻬﺎﻣﺖ ﻣﻴﺨﻮﺍﺩ " ﺑﺪﻭﻥ ﺍﺷﻚ "
ﺧﺎﻃﺮﺍﺗﺖ ﺭﺍ ﻣﺮﻭﺭ ﻛﺮﺩﻥ...
دیگه دوستت ندارم …..
وچقدر دلم میخواهد بشنوم: کجا بچه لوس !؟ غلط میکنی که میری …..
مگه دست خودته ؟ رفتن به این راحتی نیست !
اما …. نمیدانم چه حکمتیست که آدمی
همیشه اینجور وقتها میشنود : به جهنم … !!!
دلم کمی تو را …
دروغ چرا؟؟!!
راستش …
خیلی تو را می خواهد ….
روزی اگر نبودم
تنها آرزوی ساده ام این است
ریز لب بگویی : یادش به خیر..
.
هرگاه دفتر محبت را ورق زدی، هرگاه زیر پایت خشخش برگها را احساس کردی
هرگاه در میان ستارگان آسمان تک ستاره خاموش دیدی!
برای یک بار در گوشهای از ذهن خود نه به زبان بلکه از ته قلب خود بگو:
یادش بخیر
چه می دانی از دل تنگم؟
گاهی به خدا التماس می کنم فقط خوابت را ببینم
می فهمی؟
فقط خوابت را...